اسلام ایرانی یا ایران اسلامی

 

 

 

از جمله مسائلی که در مقاطع مختلف از سوی معاندین و منافقین و مخالفین نظام مطرح میشود بحث اسلام ایرانی میباشد ، بجای  ایران اسلامی .

ما گاهی ریشه مسلمان شدن ایرانیان و دیگر ملل ر را نیز فراموش میکنیم و غافل میشویم که ما برای عزت پیدا کردن خود را به اسلام و اسلامی منتصب کرده ایم ، ما هستیم که نیاز به این انتصاب و مقام داریم . نه اسلام به ما.

ما چه چیزی میخواهیم به خداوند و دین او بدهیم که او نداشته باشد. و معمولاً علت طرح آن بدین دلیل استکه میخواهند اسلام را ناچیز جلوه دهند تا در آینده بهتر مورد هجوم قرار دهند ، در حالی که ما هستیم که باید هوشیار باشیم که گمراه نشویم.

از طرفی خداوند و دینش اگر نیاز به حمایت و ثابت قدمی ما دارند نه سر نیاز آنان که از سر نیاز بندگان است که خود را برای خداوند باید به اثبات برسانند.

دشمنان معمولاً از اسلام بدنبال مسائلی میگردند که در این برهه زمانی هنوز علم درک آن مسائل را پیدا نکرده اند و عدم آگاهی خودشان را دلیل بر ضعف دین میدانند، گویا فراموش کرده اند که تا همین چند صده قبل خیلی چیزهای دیگر را هم نمیدانستند ؟! و گویا نمدانند هر چه زمان به جلو میرود آگاهیهای انسان بالا میرود و خلع های موجودش را میپوشاند.

حتی فراموش کرده اند که خدا را با چه صفاتی پذیرفته اند و وقتی لب به اعتراض مگشایند فراموش میکنند مه از کسی ایراد میگیرند که علمشان در برابر او هیچ است.

در رابطه نیز بدنبال همین فکر هستند . در حالی که هرچند قبول داریم که همه ملل ،گاه جدای از هنرهای مشترکشان ، هنرهای اختصاصی خود را دارند.

ولی این در زمانی استکه بحث بر سر هنر ملل است. و در زمانی که قرار است انتصابی به یک حقیقت برتر شود ، اولویت بر آن حقیقت است ، به عنوان مثال ما منکر هنر ایرانی نیستیم  . اما اگر بخواهیم از یک سبک دیگر و یک فکر دیگر و یک هنر برتر سخن بمیان آوریم به هنری تمسک میکنیم که اثرات الهی و خدایی و دینی در آن نمود بیشتری داشته باشد . چرا که ذاتاً قبول داریم که خدا برتر ازماست و خالق همه هنرها و زیباییها خداست و اگر ما در حد اندک از هنری بهره برده ایم از لطف او بوده است و نباید به آنچه سرچشمه اصلیش خداست ، قره شویم.

همچنین هیچگاه  نباید کینه های سیاسی را در هنرمان تاثیر گذار کنیم و به تبلیغ غلط بیگانه فکر کنیم هرچه رنگ مذهب گرفت ضعیف است . در حالی که هرچه رنگ و بوی مذهب بگیرد نه تنها ضعیف نیست بلکه اعتبار بیشتری میگیرد که متاسفانه مذهب زدگی بعضی این افکار غلط را ایجاد کرده.

در پایان به اهل هنر به عنوان یک هنرجوی کوچک و ناجیز  متذکر میشوم  که ما هرچه داریم از خداست ، حتی هنرمان. و درصدی هم به این مسئله توجه کنید که این هنر در وجود ما که فانی هستیم هیچگاه مطلق نمیتواند باشد. و اگر مثل خیلی نعمتهای دیگر از جمله سلامتی و دارایی و غیره ،  از سوی خالق گرفته شود ، دیگر چیزی برای عرض اندام نداریم، پس همان بهتر  بی غرور  اهل هنر باشیم.

 

     

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد