بعضی استفتائات از مقام معظم رهبری در خصوص موسیقی




س: من دانشجوى دانشگاه کشمیر هستم. در اینجا سالانه همایشى برگزار مى‌شود که دانشجویان به این مناسبت، برنامه‌هاى فرهنگى مثل آواز، مسابقه، غزل و ... را به گونه‌اى هماهنگ و سازگار ارائه مى‌کنند من هم مى‌خواهم در این همایش غزل ارائه کنم. آیا این تصمیم من درست است. لطفاً نظرتان را براى چنین برنامه‌هایى بفرمایید.

ج) غزل خوانى و آواز فى نفسه اشکال ندارد ولى چنانچه کیفیت خواندن آواز و غزل به صورتى است که همراه با ترجیع و طرب همراه بوده و مناسبِ مجالس لهو و گناه باشد، جایز نیست و نیز موسیقى‌اى که همراه با آواز و غزل خوانى نواخته مى‌شود چنانچه به گونه‌اى است که متناسب با مجالس لهو و عیش و نوش است، جایز نیست


س: گوش دادن به آواز زنان در صورتى که از لحاظ شعر و موسیقى لهو و لغو نباشد چه حکمى دارد؟
ج) اگر آواز زنان بگونه‌اى باشد که مهیج شهوت گردد و یا گوش دادن به آن موجب ترتب مفاسد باشد جایز نیست گوش کند.


س: شرکت در کلاسهاى ورزشى که در آنها موسیقى پخش مى‌شود چه حکمى دارد اگر از هدفن استفاده کنیم به نحوى که موسیقى را نشنویم یا به طور ضعیف بشنویم چطور؟
ج) اگر موسیقى مطرب لهوى نباشد مانعى ندارد و تشخیص آن به عهده خود مکلّف است.



اسلام ایرانی یا ایران اسلامی

 

 

 

از جمله مسائلی که در مقاطع مختلف از سوی معاندین و منافقین و مخالفین نظام مطرح میشود بحث اسلام ایرانی میباشد ، بجای  ایران اسلامی .

ما گاهی ریشه مسلمان شدن ایرانیان و دیگر ملل ر را نیز فراموش میکنیم و غافل میشویم که ما برای عزت پیدا کردن خود را به اسلام و اسلامی منتصب کرده ایم ، ما هستیم که نیاز به این انتصاب و مقام داریم . نه اسلام به ما.

ما چه چیزی میخواهیم به خداوند و دین او بدهیم که او نداشته باشد. و معمولاً علت طرح آن بدین دلیل استکه میخواهند اسلام را ناچیز جلوه دهند تا در آینده بهتر مورد هجوم قرار دهند ، در حالی که ما هستیم که باید هوشیار باشیم که گمراه نشویم.

از طرفی خداوند و دینش اگر نیاز به حمایت و ثابت قدمی ما دارند نه سر نیاز آنان که از سر نیاز بندگان است که خود را برای خداوند باید به اثبات برسانند.

دشمنان معمولاً از اسلام بدنبال مسائلی میگردند که در این برهه زمانی هنوز علم درک آن مسائل را پیدا نکرده اند و عدم آگاهی خودشان را دلیل بر ضعف دین میدانند، گویا فراموش کرده اند که تا همین چند صده قبل خیلی چیزهای دیگر را هم نمیدانستند ؟! و گویا نمدانند هر چه زمان به جلو میرود آگاهیهای انسان بالا میرود و خلع های موجودش را میپوشاند.

حتی فراموش کرده اند که خدا را با چه صفاتی پذیرفته اند و وقتی لب به اعتراض مگشایند فراموش میکنند مه از کسی ایراد میگیرند که علمشان در برابر او هیچ است.

در رابطه نیز بدنبال همین فکر هستند . در حالی که هرچند قبول داریم که همه ملل ،گاه جدای از هنرهای مشترکشان ، هنرهای اختصاصی خود را دارند.

ولی این در زمانی استکه بحث بر سر هنر ملل است. و در زمانی که قرار است انتصابی به یک حقیقت برتر شود ، اولویت بر آن حقیقت است ، به عنوان مثال ما منکر هنر ایرانی نیستیم  . اما اگر بخواهیم از یک سبک دیگر و یک فکر دیگر و یک هنر برتر سخن بمیان آوریم به هنری تمسک میکنیم که اثرات الهی و خدایی و دینی در آن نمود بیشتری داشته باشد . چرا که ذاتاً قبول داریم که خدا برتر ازماست و خالق همه هنرها و زیباییها خداست و اگر ما در حد اندک از هنری بهره برده ایم از لطف او بوده است و نباید به آنچه سرچشمه اصلیش خداست ، قره شویم.

همچنین هیچگاه  نباید کینه های سیاسی را در هنرمان تاثیر گذار کنیم و به تبلیغ غلط بیگانه فکر کنیم هرچه رنگ مذهب گرفت ضعیف است . در حالی که هرچه رنگ و بوی مذهب بگیرد نه تنها ضعیف نیست بلکه اعتبار بیشتری میگیرد که متاسفانه مذهب زدگی بعضی این افکار غلط را ایجاد کرده.

در پایان به اهل هنر به عنوان یک هنرجوی کوچک و ناجیز  متذکر میشوم  که ما هرچه داریم از خداست ، حتی هنرمان. و درصدی هم به این مسئله توجه کنید که این هنر در وجود ما که فانی هستیم هیچگاه مطلق نمیتواند باشد. و اگر مثل خیلی نعمتهای دیگر از جمله سلامتی و دارایی و غیره ،  از سوی خالق گرفته شود ، دیگر چیزی برای عرض اندام نداریم، پس همان بهتر  بی غرور  اهل هنر باشیم.

 

     

پاسخ به یک نظر سیاسی

 

 

 

 

 

در پاسخ به یک نظر که از طرف یک خواننده رسیده بود ، با توجه به اینکه متاسفانه دیدگاه بعضی از مردم ما میباشد ، لازم دیدم پاسخ را به عنوان یک پست ارسالی بنویسم . و آن اینکه این دوست بزرگوار نوشته بود بدلیل ظاهر کلام من ، بیانم حمایت از دولت  تلقی میگردد و به همین دلیل است که اینگونه مینویسم.

این یک عیب در بعضی از ما میباشد که وقتی میبینیم  کسی از مسئله ای طرفداری میکند  ، میگوییم حتماً از عوامل خودشان است !!!! اولا من یک نظر آزاد دارم و در کلیه مطالبم فقط افکار خودم را مینویسم و در طول زندگیم سعی کرده ام فقط بنده خدا باشم نه کس دیگری . از طرفی مگر وقتی یک نفر از دشمنان داخلی  وخارجی دفاع میکند  کسی میگوید آنها حقوق بگیر آنها هستند ؟ ........ تنها تصور به گمراهی آنهاست.

و اما از طرف دیگر و  اصل مطب این است که من از ایران اسلامی دفاع میکنم نه از شخص خاصی. و هر کسی که این عزت استقلال و شرف انسانی را برای ایران حفظ نگاه دارد ، طبیعیست برای هر ایرانی عزیز است ، حال این شخص داخل دولت باشد یا خارج دولت فرقی برای من  و امثال من ندارد . ولی چرا ما نمیخواهیم توجه کنیم که آزادی آنچه آنها میگویند نیست ؟ چرا نمیخواهیم قبول کنیم که جایگزینی افراد در دولت دردی را دوا نمیکند . چرا نمیخواهیم قبول کنیم نفوذ بیگانگان چاره ساز ما نیست؟ چرا فکر میکنیم آب به آسیاب دشمن ریختن ، ما را نجات میدهد ؟ چرا نمیخواهیم با مطالعه تاریخ آن کشورها و عملکرد این صده اخیر باور کنیم که آنها دلسوز ما نیستند ؟ و هر نوع دفاع از آنها بیش از این مورد تاراج و غارت قرار میگیریم. چرا در معضلات اقتصادی دنبال علت اصلی نمیرویم؟ وقتی در زمانی زندگی میکنیم که هر مسئله ای را معلول ، علتی میدانیم . چرا فکر میکنیم که این دولت این قدر قدرت دارد که علت العلل همه مسائل دنیا باشد ؟؟!! چرا نمیخواهیم قبول کنیم که ما نیز دست خوش سیاست دشمنانمان شده ایم و خود با این محاصره های اقتصا دی معلول یک علت دیگر هستیم که افسار آن متاسفانه در دست دشمنان ما میباشد.  و علت العلل این موضعیت فساد حاکم در نظام جهانی است . و هر که نخواهد به آنها باج بدهد باید تاوان آن را بدهد و خوشبختانه ما با عنایت و لطف خدا در شرایطی بهتر از بعضی ملل دیگر داریم  تاوان این استقلال خواهی را می دهیم .

بنابر این ای دوست عزیز در پایان از شما بزگوار که من را قابل نظر خود دیدی به عنوان یک دوست تقاضا میکنم که به مسائل با یک دیدگاه مستقل وخالص ایرانی نگاه کنی . و بدنبال عزتی باشیم که تاوان آن کم نیست . و شاید کمترینش این گرانیهاست که در وبلاگ خود نیز به آن اشاره میکنی؟.....................................موفق باشی .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اهانت به صاحت مقدس قرآن (پاسخ به یک نظر دیگر)

 

 

 

یکی از دوستان در یک نظر بیان کرده بود که خدا خودش از کتابش که به آن اهانت گردیده دفاع میکند و بعبارتی میتوان استنباط کرد که منظور ایشان این بوده که ما مسئولیتی نداریم ونباید ناراحت باشیم ویا عکس العملی انجام دهیم.

هرچند این نظر درست است که خداوند قادر متعال است و خود قادر به دفاع از کتابش میباشد و اگر بخواهد مثل ابابیل میتواند برسر منکرانش بلا نازل کند و ابرهه ها را از بین ببرد، ولی از مسئولیتهای ما کم نمی کند. مگر بارها در خود قرآن از مومنین دعوت به یاری نگردیده ؟ آیا خدا عاجز است که یاری میخواهد؟ نه ، ولی برای اثبات  ایمان ما نسبت به خداوند اینگونه آزمایشها در ادوار مختلف پیش میآید و ما نباید با ساده انگاری اجازه دهیم که به مقدسات ما توهین گردد و ما رفع تکلیف نماییم. وهمانگونه که به اعضای خانواده ما توهین میشود  وما عکس العمل نشان میدهیم ، دیگر خداوند که ارزشش پایین تر از خانواده که نیست.

البته نباید این نکته را فراموش کنیم که دشمن در مقدمه از مقدسات ما شروع میکند ؟ و در مراحل بعدی وارد افکار ما میشود چرا که ما را تست کرده و دیده سست عنصر هستیم ؟. وبعد وارد خاک ما میشود و میداند بی تفاوت هستیم ؟. و بعد وارد خانه ما میشود چون میداند بی غیرت هستیم ؟. چرا ما فکر میکنیم  دشمنان ما آنقدر صادق هستند که میگوینند چه نیتها ی پلیدی دارند؟ واگر صفت صداقت در وجودشان بود آنقدر هم دشمن  نمیشدند؟ مگر شیطان از همان روزی که کمر همت برای گمراه کردن ما میبندد میگوید ما را میخواهد به  هلاکت بکشاند؟ نه . آنقدر زشتیها را برای ما توجیه پذیر و زیبا جلوه میدهد که ما همه بدیها را به مرور زمان خوبی میبینیم و فکر میکنیم کاملاً در راه خدا هستیم . ذکر نمونه نمیکنم که بسیار است نمونه هایی که ما غافلانه در آن شناوریم وخود نمیدانیم .

پس دوست عزیز با توجه به اعتقادی که به یقین در شما وجود دارد احتمال ریاد میدهم که به این عرایض من توجه خاص نمایید.

اهانت به صاحت مقدس قرآن کریم (پاسخ به یک نظر)

                                                           بسم الله الرحمن الرحیم 

 

پاسخ به یک نظر ارسا لی:  دوست عزیزی در یک نظر به من نوشت که قرآن شریف توسط مسئولین خودمان بآتش کشیده شد ه نه توسط آمریکاییها. این بود که لازم دیدم جهت رفع شبه ، این دوست ودیگر عزیزا ن که چنین تصوری را دارند مطالبی را متذکر شوم. تا به امید خداوند متعال  دیدگاههای سیاسی و تبلیغی بیگانه در افکار دینی ما تاثیر نگذارد .

1 : اول باید توجه داشته باشیم که چنین گفته ای قبل از فکری این مسئله را تداعی میکند که منظور گوینده به تقصیر مسئولین است . بنابراین مقدمتاً باید یاد آور شوم که در عکس العمل فعلی گاه باعث هستیم وگاه مقصر. مقصر از تقصیر میآید وخطا ، در حالی که هیچ تقصیری نمیتواند توجیه گر عمل انجام شده باشد. مثلاً : اگر من مقصر یک تخلف رانندگی باشم ، این حق برای طرف مقابل من ایجاد میشود که هم ماشین من را به آتش بکشد هم اموال داخل ماشین من را ار بین ببرد و هم تا متوجه شد دین ومرام من چیست شروع به بی احترامی به مقدسات من بکند . و الی آخر ..... در حالی که تقصیر من با یک جریمه حل میشود و این همه پیآمد نمیخواهد مگر آنکه من مشکل روحی روانی داشته باشم و نتوانم با یک بر خورد منطقی مشکل را حل نمایم. واین مسئله دقیقا همان برخوردی استکه آن افراد و حامیانشان انجام داده اند که توجیه پذیر نیست .

2 : مهمتر مسئله ذکر شده اینستکه گاه باعث یک عکس العملی میشویم که این از تقصیر نشاط نمیگیرد بلکه طرف مقابل از عجز خود وبجای یک برخورد اصولی دست به انتقام میزند . در حالی که اتفاقی نیفتاده که به خواهد چنین عکس العملی را پیآمد داشته باشد. و چنین برخوردی ریشه تاریخی دارد.

در صدر اسلام نیز در جواب پیامبر اکرم (ص) بسمتش سنگ پرتاب کردند و انواع بی احترامیها به وی شد.

مگر علی (ع) چه میگفت که هم به او بی احترامی کردند و هم به همسر گرامیش خانم فاطمه زهرا (س)

اهانتهایی که به فرزندان علی(ع) شد به چه دلیل بود . آیا اما م حسین (ع) حق کسی را خورده بود ؟. جز ابراز عقیده و قبول دعوتهای پوشا لی که باعث شهادتش شد چیز دیگری هم بود.

امام موسی کاظم (ع) چه میگفت که بهترین ایام عمر خود را در حبس گذراند . وحتی از معصومین و ائمه هم بگذریم ، مگر خود ما در اوایل انقلاب چه میخواستیم که یک جنگ هشت ساله به ما تحمیل شد . یک مثال میزنم : اگر سارقی وارد منزل شما شود و قصد بی حرمتی به نوامیس شما داشته باشد آیا شما با آن سارقین همرا ه میشوید یا جهت دفاع از بستگان خود، خود را به آب و آتش میزنید . آیا غیراز این است که در این دفاع سارقین و متجاوزین عکس العمل  نشان داده وشما را محدود تر کرده و با بستن دست و پا ودهان شما مانع از دفاع شما میشوند. واگر جدیت شما را بیشتر ببینند ممکن است شما وخانواده اتان را بکشنند . آیا این دفاع شما از تقصیر شماست که باعث مرگتان میشود؟ یاعمل منطقی وصحیح شما باعث این عکس العمل سارقین گردیده؟ کار درست چیست ؟ سکوت؟ بی غیرتی؟ بی تفاوتی ؟ که  هر متجاوزی هر کاری میخواهد بکند ؟

 ایران با هر مسئولی که باشد با توجه به شرایطی که دارد مورد توجه بیگانگان میباشد . مگر در زمان شاهان گذشته غیر از این بوده؟تنها فرقی که دارد اگر مسئولی باشد که مثل بعضی از شاهان گذشته از بی تفاوتی اجاز تجاوز را بدهد . متجاوزین بهتر با راه میآینند. واگر مطیعشان نباشد فشار ها بیشتر میشود . مثل محاصره های اقتصادی و ......

3 : حتی اگر در بدترین وجه گفته شما بزرگوار را موجه بدانیم . باز توجیهی بر عمل آنهایی که اینهمه ادعا دارند نخواهد بود.

بنابراین دوست گرامی فکر میکنم اگر دنبال مقصر هستید باید در جای دیگری بدنبال آن باشید. چرا که شیعه امام حسین (ع) برای یک روز زندگی خفت بار با هیچ کشور و دولت متجاوز و زور گویی همگام نمیشود تا حلوا حلوایش بکند . بلکه بقدری استقامت میکند تا قیمه قیمه اش کنند.

4: در ضمن اگر در هر زمینه قصور و ضعفی هم در بعضی مسئولین باشد باید درون خود ایران حل شود نه دخالت با غرض بیگانگان. ومن یقین دارم شما با این تعصب وغیرت وهمیتی که دارید یقینا دیگران را برای این خود باوری اعتقادی دعوت میکنید.

مجددا از اعلام نظر شما که باعث شد من حرفهای نهفته در دلم را به اختصار بیان کنم . ممنونم. و به امید اینکه مسئولین ما نیز  قدر این مردم نجیب را بدانند و همت خود را برای اقشار محروم بیشتر کنند.