ترور و ترو ر یست

 

 

 

ترور  و  تروریست ( بخش اول ) :  یکی از معظلات قرن حاضر که زیاد با لفظ آن بازی میگردد همین واژه است که خود واژه نیز در این زمان ترور شده و همه گونه مورد آزار قرار میگیرد. آنچه در اذهان جا گرفته  کشتنی است که از سر حق نبا شد . اما در کل میخواهیم کلی تر صحبت کنیم. و اصولا اگر در این زمان در مباحث از کلیت خارج شویم و بخواهیم در گرد جزئیات بگردیم ، سر در گم شده و عاقبت نیز به بیراه خواهیم رفت .  بنابراین در این وبلاگ همیشه سعی من در این بوده که کمتر به جز ئیات بپردازم . عمدتاً موفقیت را در بیان کلیات میبینم . فرض کنید اگر در ریاضی  علائم و فرمولها نبود وقرار بود همه چیز با ذکر ریز آن نوشته شود در بسیاری از مباحث عمر نویسنده به پایان میرسید و بسیار از معادلات حل نشده میماند. لذا  در این مبحث نیز ما  اول بصورت کلی چند مطلب را باید برای خود روشن کنیم.

{{یک }}  :  آنکه نتیجه یک ترور اگر به قصد جان باشد نه غیر جان ، عاقبت نهایی اش مرگ است. مسئله ای که همه، دیر یا زود با آن روبرو میشویم. پس آنچه در نتیجه آن است عمومیست ،و  مهم قبل از ترور  است  که باید ببینیم  چه کرده ایم که مورد ترور قرار میگریم.  ارزشهای اصلی به قبل از ترور وعملکرد خود انسان برمیگردد. آیا در مسیر درست بوده ایم که بد کاران برای رفع از وجودمان ما را ترور  کرده اند. یا آنقدر ستمگر بوده ایم که مورد هجوم گرو های مخالف قرار گرفته ایم و ماراترور کرده اند. بنابراین در همین ابتدا به یک نتیجه اصولی میرسیم که ترور دو وجه مثبت و منفی دارد.؟!  و اگر این دو وجه نبود تروریستها توجیهی برای عملکرد خود نداشتند.  و  از طرفی گاه این ترور از حالت فردی در میآید و جنبه جمعی میگیرد . گاه آنقدر این جنبه جمعی آن بزرگ میشود که تبدیل به جنگ میشود و و در اصل یک ترور کلان .؟؟؟!!! و در عاقبت عمده این ترورها چه در حالت فردی باشد و یا به دید من در حد کلان آن نتیجه مرگ به آن الصاق گردیده ، از موارد مجروحیت و مصدومیت غافل نمیشویم. که در مواردی این چنین میشود، ولی اصل قضیه را عوض نمیکند.  و نفس  از بین بردن است.

حال میخواهیم مسئله را باز تر کنیم و آن اینکه از خاصیت های دنیا از بین رفتن و تغییر و تبدیل است . بنابراین روند ترور و جنگ جزء همین تغییر و تبدیلها میباشد که باز مهم استکه قبل از این چه کرده ایم و آنچه در این تبدیل باقی میگذاریم چه است . آیا میوه یک درخت سالم هستیم یا میوه .................................اینکه چگونه به پایان دنیا رسیده ایم یک بحث است وآنکه از این پایان چه نتیجه ای مانده است یک بحث دیگر.

اگر بخواهیم با مثال پیش برویم و به چند نمونه جز ، اشاره کنیم: مثل ترور حضرت علی (ع) و معادل آن ترور خیانتکارانی که توسط گروه های مذهبی کشته شده اند. هر دو جنبه ترور داشته ...................اما این کجا و آن کجا. 

و باز مسئله را باز تر می کنیم ، و آن نقطه مقابل مفعول ترور است بعبارتی فاعل آن و تروریست . ؟ و باز به عباتی دیگر قاتل....؟ وقتی بحث به قتل و کشتن میرسد ، باید دقت بیشتری داشته باشیم ، چرا که ما نیز به نوعی قاتل هستیم و هر کدام از ما در طول زندگی خود یک موجود زنده را کشته ایم . حال خواسته ویا نخواسته ، وعمدتا دلیلهایمان این بوده که یک موجود مزاحم . موزی ، و خطرناک را کشته ایم. و کسی هم مخالفت نمیکند چرا که با یک اصول کلی ما نیز آن دلایل را قبول میکنیم . وهمین دلایل استکه باعث میشود ما بر عملکرد خود یک توجیه منطقی داشته باشیم و عذاب وجدان نداشنه باشیم. بنابر این من فکر میکنم قبل از آنکه مفعول هر ترور بررسی گردد باید فاعل آن مورد بررسی قرار گیرد. چرا که از نتیجه افکار و شخصیت و دلیل فاعل است که ارزش ویا ضد ارزش آن ترور ماهیت میگیرد و شخصیت مفعول نیز ثابت میگردد.  فرض کنید یک قاتل زنجیره ای توسط یک پلیس تحت تعقیب است و پلیس برای دفاع از خود مجبور به کشتن آن میشود . آیا این عمل جزؤ ترور محسوب نمیشود ؟ آیا قتل نیست؟ آیا عمل مامور اشتباه بوده ؟ آیا باید میگذاشته تا آن قاتل فراری و زنجیره ای او را بکشد ؟ حال اگر یک نفر که عزیزش قربانی عملکرد این قاتل زنجیره ای است برای دفاع او را بکشد ، حکمش همان حکم آن پلیس است ؟ آیا اگر برای قصاص و انتقام آن را بکشد باز حکمی مثل حکم مامور را دارد . به هر حال مامور وقانون او را میکشت . ولی چرا غیر ما مور جریمه دارد و مامور ندارد .؟ پس در این مرحله نیز یک توجیه منطقی بنام مجوز  وجود دارد که یک عمل را مشروع و غیر مشروع میکند . واین ذات دنیاست که انسانها برای عمده اعمال خود نیاز به مجوزهای بسیاری دارند. که اگر بر طبق آن عمل نکنند توبیخ میشوند.

اما سوال این است که این مجوزها باید سلیقه ای باشد ؟ یعنی هر کشوری میتواند با مجوزهای داخلی خود نسبت به کشور دیگر حمله کند . همان کاری که حتی در این قرن باره و بارها توسط کشورهایی که میخواسته اند مجوز های خود را به دیگرا ن تحمیل کنند. و همین باعث شده بود ترور ها چه در حد فردی وچه در حد کلان شیوع پیدا کند . و همین تعدد رای هاست که موجب بسیاری جنگ ها و ترور هاست که زمانی میتوان آن را کم کرد که قانون ومجوز ، جهان شمول باشد و همه تابع آن باشند و آن همین دین و مذهب استکه که بواسطه الهی بودن آن میتواند نسبت به همه حکومت برابر داشته باشد.

وقتی قانون گذار سازنده و خالق باشد که آگاهی کامل به مخلوقات خود دارد بدیهیست که آن قانون بهترین مجوز ها را برای همه مسائل زندگی به ارمغان خواهد داشت . و آنچه مستکبرین ساخته اند که دین فقط یک بعد معنوی دارد و باید در عبادت خلاصه شود  بدلیل سود جویهای خودشان است که میخواهند مجوزها وقوانین الهی را کمرنگ و مجوزهای منفعت طلبانه خود را پر رنگ کنند.  و اگر نه مگر میشود قانون خالق ضعیف تر از قانون مخلوق باشد!!!!!!!؟؟؟؟

بنابر این اگر ما در اطاعت از قانون الهی با شیم در رعایت مجوزها ، دستور العمل هایی داریم که در کلیه اعمال ما را راهنماست . و در همان مجوزهاست که ما میدانیم کجا قاتلی هستیم که باید مجازات شویم و یا قاتلی هستیم که خدا نیز از ما راضیست. .................مگر نه این استکه بعد از این عمر کوتاه جبراً به عالم دیگر میرویم که باز خواست کنند ه آن خداست . پس چرا باید به قانونی که خود او فرستاده تابع نباشیم که بعد موردمجازات قرار گیریم. و یکی از دلایل وجود امام زمان (عج) همین استکه اثبات حکومت الهی واجرایی بودن آن گردد.

 پس نتیجه میگریم که یک ترور با شرایطی که گفته شد وقتی میتواند مشروع باشد که از اصول الهی پیروی کند و بس. و وقتی میتوانیم ترور و تروریست را به معنای واقعی محکوم کنیم که اهداف آن مورد توجه قرار گیرد . وبه همین دلیل استکه مستکبرین کلیه ترورهای خود را مشروع و تجاوزهای خود را صحیح میدانند و هر عملکردی را بر خلاف افکار خودشان  تروریست و خلافکار معرفی میکنند وخود را مجاز به مجازات آنها میدانند. در حالی که ملاک قانون مخلوق اشتباه است آنان اگر خود را با قانون الهی بسنجند تازه در میابند که تا حالا نیز بیشتر از کوپنشان زندگی کرده اند.

لذا به دید من نیز هر مجازات و  تروری که خارج از قوانین الهی باشدبایدمحکوم کنیم و مجازاتها را تابع قانون و مجوزهای خدایی میدانم. و هرکه از این قانون تبعیت نکند زیانکارانی هستند که باید مورد رفعت الهی قرار گیرند. پس عمده تشخیص شناخت ذات ترو ر و تروریست روشن گردید و باید با یک دید و علم کلی و به دور از توجیهات غیر منطقی به همه مسائل نگاه کرد. و آنگاه خواهیم یافت که مستکبرین و کشورهای غربی خود سر منشاء یک تروریسم نا مشروع میباشند که برای رسیدن به هر هدف دنیوی یک قانون شخصی بر آن میگذارند و خود نیز مجری میشوند و همه اعمال خود را چون قبلاً قانون آن را تصویب کرده اند مجاز دانسته و با جدیت برای سر کوب همه مخالفانشان اقدام میکنند. ......................... در حالی که روش استنباط غلط است و با استفاده غلط و نا بجا از واژه ترور نیتی جز سر پوش گذشتن بر اعمال ننگین خود ندارند . اما ما مسلمکین با استفاده از قانون دفاع از حقوق شرعی خود   بر خود میدانیم که در همه شرایط از خود، ناموس و وطنمان دفاع کنیم و اهمیت نمیدهیم از سر سیاست چه نامی بر ما مینهند . آنچه مهم است رضایت خدا ست که سعی در جلب آن رضایت هستیم و لا غیر. {{پایان  بخش اول }}

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد