نقش امام خمینی (قدس سره) در جنگ تحمیلی

                                                                

                                                                                                 

 

 

 

 

جنگ در زمانی آغاز گردید که هچکسی انتظار آن را نداشت خصوصاً در زمانی که عمدتا مسئولین و مردم همگی مشغول اختلافات داخلی ایجاد شده توسط سلطنت طلبها ، منافقین ، توده ای ها ، چریکهای فدایی خلق اعم از اکثریت و اقلیت ، لیبرلها و جبهه ملی و....بودند. از طرفی فرصت طلبان سیاسی و بیگانگان یکی از راههای شکست انقلاب را حمله همه جانبه میدانستند. و برای همین حتی تمام سعی خود را میکردند که قومهای مختلف را به جان هم بندازند. وتیر آخر را صدام قرار دادند . وبا توجه به پراکندگیها که به چشم میدیدندتمام یقینشان به شکست ایران در هفته اول بود . اما به چند مسئله توجه نداشتند .

۱ : وجود با برکت امام راحل به عنوان رهبر . که امام یک شخصیت عادی نبود . از ذریه پاک رسول خدا(ص)

بود. یک مرجع دینی مورد تائید علمای مذهبی بود. یک عابد وعارف به شریعت بود . یک فیلسوف و عالم به عقل ومنطق بود . یک عالم سیاسی بود . یک مفسر وغنی از علم قرآنی بود . وخیلی موارد دیگر که کمتر در یک شخص جمع میشود . وهمین باعث شده بودکه بیگانگان وگاه بعضی از داخلیها نتواند به معنی واقی اورا درک کنند. ولی این امتیازات اولین سودی که داشت این بودکه مردم ایران را در این دریای طوفانی به سلامت هدایت میکرد .

وهمین باعث گردیده بود که مردم ایران نیز به مرور زمان یکپارچه شوند و درپی رهنمودها وهدایتهای وی با حماسه آفرینیهای متعدد در جبهه های جنگ ودر مقابل تمامی کشورهای مستکبر مثل آمریکا، انگلیس ، فرانسه ، آلمان . که با تمام تجهیزات نظامی به صدام یاری میرساندند.مقاومتی مثال زدنی خلق کنند. ویقیناً اگر به جای امام  شخص دیگری بود نه انقلابی میشد ونه اینچنین وبا افتخار آفرینی به پیش میرفتیم. 

لازم بذکراستکه تمام این سنگ اندازیها به بهانه های مختلف همگی از عجز وناراحتی مستکبرین است . و آنها میدانند اگر ایرا ن قابلیت هدایت  همه مستضعفین و عاشقان عدالت را دارد . و اگر این چنین دریک جنک نرم محاصره میکنند بدلیل همین شناخت است.

۲ : مسئله دیگری که بیگانگان از آن غافل بودند ذات دلیری ایرانیان وناموس پرستی و شیعه حسینی بودن ، بود. موردی که وقتی با هم جمع میشود عالمی را جلودارش نیست . و وقتی دیدند چگونه وبا چه رشادتی در یک جنگ تمام عیار مقاومت دارد چاره ای جز تحمیل صلح ندیدند. چراکه اگر به همان صورت پیش میرفت . نه تنها عراق و صدام سقوط میکرد بلکه اسرائیل هم به خطر میافتاد.

به هر حال گذشت و عشق نیمه تمام تفسیر شد . و ما مانده ایم و حسرت دوری از امام و شهدای انقلاب وجنگ.

در پایان باید به آمریکا و حامیانش گفت نه شما و نه هیچ قدرتی توان مقابله با این کشور شیعی را نخواهد داشت چراکه وابسته به خدایی استکه فادر متعال است. و ، وابسته به خاندانی استکه تمامی کائنات به اذن الهی تابع به حکم آنان میباشند. و شاید به همین دلیل استکه دشمنان ما کم کم با این عقل ناقص خود فهمیده اند که باید مذهب را در ایران کمرنگ کنند و تمام حرکات اخیرشان از همین شناخت است که باید تمامی ایرانیان هوشیار  و تابع مرجعیت شیعه باشند

دفاع مقدس

 

 

دفاع مقدس : بعد از پیروزی انقلاب و باآنهمه تعدد آرا که مابین گروههای مختلف سیاسی ایجاد شده بود . دشمن از سر نادانی جنگی را به ایران تحمیل کرد که یکی از نعمتهای آن وحدتی بود که میان اقشار مختلف مردم ایجاد شد. و هر چه جنگ به جلو پیش میرفت این همبستگی بیشتر میشد.

از دیگر نعمتهای دیگر جنگ پرورش نسلی عاشق به نام بسیج بود که راه عرفان و سیرا لسلوک و مقامات معنوی را در کوتاه ترین زمان طی نمودند. و چه بسیار عزیزانی که به لقاءالله رسیدند .

وچه زیبا خواهد بود اگر این روحیه همچنان حفظ بماند و مشکلات اقتصادی سرعت طی ا لطریق را کم نکند.

 

 

 

عکسی قبل از عملیات خیبر که با جمعی از همرزمان گرفنه شده . که دراین جمع . شهدا و آزادگان و جانبازان نیز حضور دارند  

 

 

  

 

 

 

به یاد شهدا خصوصاْ شهید قبله ای و شهید درزی و عرض تبریک هفته دفاع مقدس به آزاده بزرگوار سعید نفر  که در جمع تخریبچیان عکس فوق حاضر بوده اند  .   

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

معرفی استاد جمشید آقایی نوازنده سنتور (بخش اول)

 

 

 

 

استاد جمشید آقایی: نوازنده چیره دست سنتور . آهنگساز . تنظیم کننده . ناظر ضبط .  

 

متولد 1346 و دارای تحصیلات متوسطه در رشته علوم تجربی . وی فعالیت هنری خود را در زمینه موسیقی و با ساز تخصصی سنتور از سال 1365 نزد مرحوم حسین ملک یکی از بزرگان سنتور در ایران وجهان آغاز کرد و خیلی زود  در سال1367 به عنوان مدرس در همان آموزشگاه به عنوان کمک استاد حسین ملک فعالیت خود را ادامه داد.وتا آخر عمر استاد نزد ایشان خدمت مینمود. ودر همان ایام وبرای پیشرفت در این ساز به یادگیری ردیفهای مرحوم صبا و موسی خان معروفی پرداخت.  

ودر سال .......(ادامه دارد).

آشنایی با کیبورد(آموزشی)بخش اول

                                                                       بنــــــــــــام خـــــــــــــــــــــدا

آشنایی با کیبورد . بخش اول : منظور از این روش خودآموز ساده وآشنایی اولیه و تخصصی با کامپیوتر میباشد که میتواند نیازهای عمومی وحتی تخصصی ما را تا حد زیادی رفع نماید. بنابراین از بسیاری نکات علمی که عموماً جهت امتحانات استفاده میشود خودداری میگردد.

کلید های جهت نما: که معمولاً در سمت راست کیبورد وجود دارد که هدایت گر جهت راست و چپ وبالا و پایین میشود.

 کاراکترهای سمت راست مکان نما را پاک میکند.    DelیاDeleteکلید

 کاراکترهای سمت چپ مکان نما را پاک میکند.Back Spaceو

‍ در صورت روشن بودن حروف را به صورت بزرگ تایپ مینماید.Caps Lockکلید

 مکان نما را به ابتدای خط میبرد.Homeکلید

  مکان نما را به انتهای خط میبرد . Endکلید

 امکان درج متن در میان یک کلمه را میدهد.Insکلید

 امکان انتقال مکان نما  به صفه قبل را میدهد. Page Up کلید

 امکان انتقال مکان نما را به صفحه بعدی میدهد.Page Downکلید

 جهت اجرای دستورات استفاده میشود.Enterکلید

 برای حکت مکان نما به ازاء هربار فشار دادن، به اندازه یک کاراکتر به جلو Spaceکلید

میبرد.

 در صورت روشن بودن کلیدهای اعداد سمت راست کیبورد فعال میشود.Nun Lock کلید

 کلید های ترکیبی هستند که به تنهایی کاریی  انجام نمیدهد و Alt. Ctrl. Shift کلیدهای

فقط با فشردن همزمان با کلید های دیگر نقش آفرینی دارند.

 در صورت وصل بودن به چابگر، محتویات صفحه نمایش را به چابگر Print Screen کلید

ارسال مینماید.

 یک مکث در فرآیند اجرای برنامه ایجاد میکند.که با فشاردادن یک کلید Pause کلید

دلخواه دیگر از حا لت ایجاد شده خارج مگردد.

توضیح در خصوص کلیدهای ترکیبی را در یک بخش دیگر توضیح میدهیم.

لا اکراه فی الدین

 

لا اکراه فی الدین : با توجه به مطالب قبلی ؛ قرار شد که در وقفه ای که در سلسله مطالب موضوعی داریم به موضوعاتی بپردازیم که تامین دهنده منظور اصلی ما گردد.وآن یکی از متداول ترین دلایلی است که مور استفاده کسانی قرار میگیرد که نمی خواهند تابع مسائل دینی شوند . ومرتباً میگویند در دین اکراهی نیست. اما واقعاً چنین است ؟وآیا واقعاً ما اجازه داریم در مسائل اجرایی دین به دلخواه خود عمل نماییم.؟ یقیناً نه.

بایک مثال  گفتار اصلی را شروع می کنیم ، فرض کنید ما برای استخدام در یک سازمان ، شرکت ، یا ارتش ، اصطلاحاً دو دلیم وبعد بررسیها ی مختلف فرضاً متقاعد میشویم که در ارتش استخدام شویم.

نکته اصلی در همینجاست تا زمانی که در راه تحقیق تا قبول هستیم ( در دین اکراهی نیست) اما از بعد از قبول به انتخاب خودمان مجبور به اطاعت قوانین مثلا همان ارتش هستیم . دیگر نمیتوانیم بگوییم . ما نمیخواهیم لباس فرم بپوشیم ، نمیخواهیم پوتین بپوشیم ، نمیخواهیم به درجات بالاتر از خودمان احترام بگذاریم ، نمیخواهیم صبحگاه شرکت کنیم ، وخیلی نمیخواهیم های دیگر ... آیا منطقیست ؟ آیا نباید قبل از استخدام به این مسائل فکر میکردیم ؟ طبیعتاً بعد از استخدام دیگر تابع نظام استخدامی آنجا میشویم. وهر گونه تخلف جائم خودش را دارد .

 در دین نیز چنین است . تازمانی که انتخاب نکرده ایم مختاریم در انتخاب. اما بعد از انتخاب دیگر مجبور به اطاعت احکام آن میباشیم. وقتی در کشوری زندگی میکنیم نا خودآگاه مجبور به رعایت قوانیین آن میباشیم. وقتی در یک باشگاه ثبت نام میکنیم مجبور به رعایت ضوابط داخلی آنجا هستیم.

بنابراین برای فرار از احکام دین نباید به دنبال کلمه (در دین اکراهی نیست) بگردیم.بلکه باید تابع دستورات عبادی ، سیاسی، اجتماعی،قضایی،و غیره بود......که اگر چنین میشد وضعیت اجتماعی ما بهتر از این بود . البته لازم به ذکر استکه نباید دنبال راه فرار دیگری به نام دولت باشیم وبگوییم ما تقصیری نداریم و به جبر در این سیستم قرار گرفته ایم. مگر کارمندان دولت غیر از آشنایان و هموطنهای ما هستند؟ مگر قانون گذار های ما غیر از ما وانتخاب ما هستند ؟ مشکل این نیست . بلکه مشکل عدم همکاری میباشد وهرکسی میخواهد خارج از قوانین ساز خود را بزند. وبجای همدلی برای بهینه سازی نظام اجتماعی و اقتصادی . خود را در تمام مسائل دینی مرجع بداند و بدون تقلید از مرجع تایید شده خود فتوا بدهد وخود اجرا کند . واین اصلا مطابق قانون دینش نیست و به اشتباه فکر میکند در رعایت قوانینی که تابع آن گردیده اکراهی ندارد و باید مستقل عمل نماید. وفراموش میکند مردم یک کشور مثال کوهنوردان وصخره نوردهایی هستند که با طناب به هم متصل میباشند و اگر با هم هماهنگ نباشند همه سقوط میکنند . مسئله ای که متاسفانه بعضی از جوانان و مخالفان سیاسی درک مطلب نمیکنند و موجب سقوط هم خودشان میشوند وهم خانواده و همسایگان و فامیل وهموطنانشان.

بامید آنکه خداوند توفیق دهد همه ما در درک مسائل دینی و سیاسی وا لهی، منطقی وبه دور از خودخواهی و گمراهی شیطان باشیم.